شاید برای شما یا اطرافیان شما در مورد دادن حق طلاق به زن و مسائلی از قبیل اینکه آیا دادن حق طلاق بر زن درست است یا خیر؟ شرایط دادن حق طلاق به زن چیست ؟ و راه های طلاق به درخواست زوجه ، سوالاتی مطرح شده باشد.

در این مقاله تلاش شده است تا در مورد اینکه آیا دادن وکالت طلاق به زوجه هم معنی با دادن حق به زن است و اینکه اساساً آیا دادن وکالت طلاق به زوجه صحیح است یا خیر و موضوعات مرتبط ، توضیحاتی ارائه گردد :

۱- حق طلاق زوجه یا وکالت طلاق زوجه ؟

همانطور که قبلاً در مطلبی به مفهوم حق طلاق زن و معنای آن پرداختیم ، در  اینجا نیز به اجمال بیان می گردد منظور غالب مردم ار حق طلاق زن ، همان وکالت طلاقی است که مرد در دفتر خانه برای مطلقه نمودن زوجه به وی اعطاء می نماید.

و اساساً به نظر می رسد توافق زوجین مبنی بر اینکه زن هر موقع مایل باشد و صلاح دید ، خود را اصالتاً مطلقه نماید، مشروع و قانونی نیست زیرا حق طلاق در قانون ایران با مرد است.

مرد تنها می تواند وکالت اجرای حق خود که همان حق طلاق است را به زوجه اعطاء نماید.

پس دادن حق طلاق به زن دارای مفهوم حقوقی متفاوتی از دادن وکالت به زوجه برای طلاق می باشد.

زیرا حق طلاق قابل انتقال نیست ولی اجرای حق طلاق قابل نیابت و وکالت است.

پس در اینجا نیز منظور از عبارت دادن حق طلاق به زوجه و حق طلاق زن حسب مورد اعطای وکالت به زن برای طلاق و وکالت زن برای مطلقه نمودن خود از جانب و به وکالت از شوهر می باشد.

۲- آیا دادن حق طلاق ( وکالت طلاق ) به زن درست است ؟

این سوأل در خور پاسخی ترتیبی و مراتبی است:

۱-۲ منظور از حق طلاق چیست ؟

گفته شد اگر منظور از دادن حق طلاق ، واگذاری حق طلاق به زن به شکلی است که زن ، اصالتاً و نه وکالتاً ،هر موقع اراده نمود ( مانند شوهر ) پیوند زناشویی را بگسلد ؛ چنین توافقی خلاف نظم عمومی است و مقررات و احکام حقوق خانواده در ایران ،تاب پذیرش و توجیه چنین توافقی را ندارد.

اما اگر مرد به زن خود برای جدایی و طلاق وکالت دهد که طی شرایطی و یا حتی به طور کلی و مطلق هر موقع اراده نمود به وکالت از زوج دعوی طلاق را مطرح نماید ، چنین وکالت و توافقی جایز و مشروع است.

۲-۲ درستی یا نادرستی دادن حق طلاق ( وکالت طلاق ) به زن

در مورد اینکه ایا اعطای وکالت به زن برای مطلقه نمودن خود به وکالت از شوهر، شرط یا توافق معقولی است یا خیر؟ باید موضوع را از دو منظر شخصی و اجتماعی بررسی نمود.

۱-۲-۲ دادن حق طلاق به زن از جنبه شخصی

منظور این است که آیا از نظر شرایط زوجین و بویژه مرد ، دادن وکالت طلاق به زن صحیح است یا خیر؟

پاسخ به این پرسش ، بستگی تامی به خلقیات ، سطح اجتماعی و بویژه پایبندی و وفاداری طرفین و بویژه زن به زندگی مشترک و همسر خود دارد.

ممکن است از نظر یک مرد، دادن وکالت به زن نه تنها باعث تزلزل زندگی نگردد ، بلکه محک و معیار خوبی برای تشخیص میزان استحکام خانواده و وفاداری زن باشد. و چه بسا مرد تمایل داشته باشد با تنظیم سند وکالت طلاق همسر خود را مورد ارزیابی عاطفی و اخلاقی قرار دهد.

برخی مردان در این موضوع حسابگرانه و برخی بر مبنای معیارهای عاطفی تصمیم گیری می نمایند.

حسابگران ، در تنظیم مفاد سند وکالت و شرایط آن ، دقت و وسواس به خرج داده و وکالتی به همسر خود اعطاء می نمایند که در فرض اعمال مفاد آن توسط زوجه و طرح درخواست طلاق و به استناد آن در دادگاه ، از جنبه مادی و حتی معنوی دچار آسیب و خسران نگردند.

اما مردانی که مبنای آنها در زندگی مشترک، ترجیح مسائل عاطفی،اخلاقی و عشق بر معیار های مادی است در رویه ای متضاد حتی ممکن است به منظور هویدا نمودن نیات و باطن زن ، وکالتی تام و جامع به وی اعطاء نمایند و شرایط را برای گرفتن رأی طلاق مهیا سازند.

به هر حال معمولا ً انگیزه مرد برای دادن وکالت طلاق به زوجه تسهیل زمینه وقوع طلاق و احاله امور قضایی و اداری موضوع به وی می باشد.

هرچند گاهی رخ می دهد که مرد برای اثبات حسن نیت  و یا به عنوان تعهد عدم انجام رفتارهای سوء خود ، به زن وکالتی برای اجرای صیغه طلاق و مراجعه به دادگاه برای مطلقه نمودن خود از ناحیه موکل ( مرد ) اعطاء می نماید، ولی زوجه بر خلاف توافق انجام شده در مورد نحوه استفاده از وکالتنامه، به استناد آن دعوی طلاق را مطرح می نماید.

و در چنین حالتی معمولاً دعوای حقوقی مرد علیه همسرش چه در پرونده طلاق و چه در مورد زیر سوأل بردن وکالتنامه رسمی به نتیجه نمی رسد.

هر چند در این باره بایستی به تفکیک و بر اساس مدارک پرونده مانند نوع سند وکالت ( ساده و یا بلاعزل ) و حدود اختیارات وکیل اظهار نظر نمود . ولی نتیجه غالباً ، رد دعوی مرد در این موارد است. زیرا معمولاً وکالتهای طلاق به صورت جامع و بلا عزل تنظیم می شوند.

در نتیجه مرد در موقع دادن وکالت طلاق به زوجه می بایست با توجه به شرایط خود و عواقب و آثار دادن حق طلاق ( وکالت طلاق ) به زوجه تصمیم گیری نماید.

۲-۲-۲ دادن حق طلاق به زن از منظر اجتماعی

در عمل دادن وکالت طلاق به زوجه ، منتهی به افزایش آمار طلاق گردیده است.طبیعی است که اگر حق طلاق با زن باشد و مرد و زن در موضوع طلاق دارای امتیازات یکسان می بودند ، نیازی به تمسک به راهکار طلاق وکالتی نبود.

بدون شک غالب وکالت های طلاق تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی ، بیانگر تزلزل کانون آن خانواده و زندگی مشترک زن و مرد می باشد.

۳- وکالت زن در طلاق ، بهترین راه طلاق از طرف زن

با توجه به محدودیت و استثنایی بودن موارد و راه های قانونی طلاق از طرف زوجه ( زن ) روشن است که تنظیم وکالت رسمی بلاعزل جامع بهترین و سریع ترین راه برای تحقق متارکه و طلاق می باشد.

وکالت طلاق جامعی که زن برای مطلقه نمودن خود از قید زوجیت مرد می گیرد ، مدرک محکمی برای تحقق طلاق است.

طرح درخواست طلاق توافقی پروسه زمانی کوتاهی دارد.

۴- شرایط و متن وکالتنامه طلاق ( حق طلاق ) زن

بر خلاف آنچه در عمل رخ می دهد و بی توجهی زوجین به مفاد وکالتنامه های طلاق ، می توان شرایطی مانند نحوه مطالبه مهریه و مقدار آن و نوع طلاق را در وکالتنامه طلاق درج نمود.

برای وکالت طلاق می توان زمان تعیین نمود . وکالت طلاق می تواند به صورت ساده و قابل عزل تنظیم شود. وکالت طلاقی که قابل توکیل به غیر نیست ، امکان استناد و اِعمال جهت تعیین وکیل برای زوج و در نتیجه مطلقه شدن زوجه را  ندارد.

پس بر خلاف رویه جاری که چانه زنی در مورد مفاد وکالتنامه و شرایط آنها کمتر رخ می دهد ، موارد و شرایط و نوع وکالت قابل کم و زیاد نمودن و تغییر است.

سردفتر اسناد رسمی مجری تنطیم سند رسمی مورد درخواست طرفین سند است و بدون شک استفاده از خدمات وکلایی که در دعاوی خانوادگی متبحرند ، راهکار خوبی برای جلوگیری از عوارض ، عواقب و مشکلات سند وکالتی است که یا باعث خسران مرد ( طلاق زن و باقی ماندن مهریه و حقوق مالی بر عهده او ) می گردد و یا موجب بی بهره گی و عدم استفاده زن از وکالتنامه ( بواسطه ناقص بودن مفاد وکالتنامه و شرایط آن )

نتیجه آنکه در هر مورد بایستی عواقب و مشکلات وکالت طلاق زوجه را در نظر گرفت و بر اساس آن مفاد و شریط وکالتنامه را تنظیم نمود.

بیشتر بدانید: آیا دادن حق طلاق به زن درست است؟

نویسنده : مسعود فریدنی  وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

تلفن : ۰۹۱۲۳۹۷۸۱۱۷