زمان ارجاع طلاق به داوری و تکالیف دادگاه درباره داوری طلاق

دعاوی حقوقی

ارجاع طلاق به داوری

ارجاع طلاق به داوری چه موقع انجام می گیرد؟ آیا زمان ارجاع طلاق به داوری ، در اختیار دادگاه است؟ یا اینکه زمان ارجاع طلاق به داوری و کسب نظر داوری ،در قانون معین شده است؟

هر چند به نظر می رسد اساساً داوری در طلاق به اهداف مورد نظر قانونگذار که همانا کاستن از آمار طلاق و اجرای منویات شارع در جلوگیری از شقاق است؛ دست نیافته است با این حال از نظر قانون، فرآیند داوری در طلاق دارای ترتیب معینی است.

نمونه دادنامه زیر در ارتباط با داوری در طلاق و زمان انجام آن است:

قبل از آنکه وجود شرایط طلاق مورد استناد زوجه بر دادگاه محرز شود و دادگاه تصمیم به رد یا قبول تقاضای طلاق بگیرد ، باید موضوع را به داوری و حکمیت ارجاع دهد.

خلاصه روند پرونده:

در تاریخ ۷/۲/۸۹ خانم ز.ن. با وکالت آقای ش.ر. دادخواستی علیه آقای م.ش. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش   ( طلاق ) به محاکم عمومی خمام تسلیم نموده و با استناد به تصویر سند ازدواج شماره ۱۸۷۶-۱۹/۸/۶۸ دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره ۲۱۸ ثبت گیلان در دادخواست تقدیمی توضیح داده است موکله در تاریخ فوق به عقد دائمی خوانده درآمده است. خوانده دارای سوء رفتار بوده و به هر بهانه ای موکله را مورد کتک و توهین و فحاشی قرار داده است، مضافاً خوانده به عمل قماربازی اشتهار داشته و سوء رفتار زوج به حدی است که غیرقابل تحمل است، لذا موکله ناگزیر گردید منزل مشترک را ترک نموده و به منزل پدری برود. مراتب مذکور به گواهی گواهان در استشهادیه پیوست نیز رسیده است. رفتار زوج از موجبات عسر و حرج موکله می باشد. استدعای رسیدگی را دارد پرونده جهت رسیدگی به شعبه اول دادگاه عمومی خمام ارجاع شده است دادگاه در وقت مقرر به تاریخ ۲/۳/۸۹ تشکیل جلسه داده وکیل خواهان در این جلسه اظهار داشته با عنایت به اینکه دلیل موکله برای اثبات عسر و حرج شهادت شهود است تقاضای استماع شهادت شهود را دارد و تقاضای تحقیق از وضعیت اخلاقی خوانده را می نماید. خوانده هم گفته است حاضر به طلاق نیستم و خواهان گذاشته و رفته است، مهریه را داده ام، خرجی نمی دهم چون زندگی نمی کند و تقاضای رد خواسته را دارم.

سرانجام دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی به موجب دادنامه شماره … به جهت اینکه خواهان دلیلی به تخلف خوانده از شرایط ضمن عقد ارائه نکرده است و صرف ادعا دلیل تخلف نبوده لذا دعوی را وارد ندانسته و حکم به رد آن صادر نموده است آقای ش.ر. به وکالت از خانم ز.ن. از رأی مزبور تجدیدنظرخواهی نموده و در لایحه اعتراضیه خود عنوان نموده دادگاه بدون استماع شهادت شهود و بدون تحقیق که مورد درخواست قرار گرفته بود و بدون ارجاع به داوری مبادرت به صدور رأی نموده است. شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان گیلان حسب دادنامه شماره … با این استدلال که تجدیدنظرخوانده با طلاق مخالف بوده و تجدیدنظرخواه دلایل متقن بر اثبات سوءرفتار یا سوء‌معاشرت به حدی که ادامه زندگی را غیرقابل تحمل نماید و موجب عسر و حرج زوجه گردد یا تخلف از شرایط ضمن عقد نکاح ارائه نکرده است و درخواست تحقیق محلی کفالت از احراز موضوع و اجابت خواسته را نمی نماید و تا مادامی که موجبات قانونی طلاق محرز نشود، موجبی برای ارجاع امر به داوری نخواهد بود، لذا با رد اعتراض، دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید و استوار نموده است. این دادنامه در تاریخ ۱۷/۸/۸۹ به آقای ر. وکیل زوجه ابلاغ گردیده و نامبرده در تاریخ ۷/۹/۸۹ فرجام خواهی کرده است با وصف ابلاغ نسخه ثانی دادخواست فرجامی و ضمائم آن به فرجام خوانده لایحه جوابیه وی در پرونده مشهود نمی‌باشد پس از وصول پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش م.اسماعیل شوشتری عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد

رای شعبه ۲۴ دیوان عالی کشور

در تاریخ ۷/۲/۸۹ خانم ز.ن. با وکالت آقای ش.ر. دادخواستی علیه آقای م.ش. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش   ( طلاق ) به محاکم عمومی خمام تسلیم نموده و با استناد به تصویر سند ازدواج شماره ۱۸۷۶-۱۹/۸/۶۸ دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره ۲۱۸ ثبت گیلان در دادخواست تقدیمی توضیح داده است موکله در تاریخ فوق به عقد دائمی خوانده درآمده است. خوانده دارای سوء رفتار بوده و به هر بهانه ای موکله را مورد کتک و توهین و فحاشی قرار داده است، مضافاً خوانده به عمل قماربازی اشتهار داشته و سوء رفتار زوج به حدی است که غیرقابل تحمل است، لذا موکله ناگزیر گردید منزل مشترک را ترک نموده و به منزل پدری برود. مراتب مذکور به گواهی گواهان در استشهادیه پیوست نیز رسیده است. رفتار زوج از موجبات عسر و حرج موکله می باشد. استدعا[ی] رسیدگی را دارد پرونده جهت رسیدگی به شعبه اول دادگاه عمومی خمام ارجاع شده است دادگاه در وقت مقرر به تاریخ ۲/۳/۸۹ تشکیل جلسه داده وکیل خواهان در این جلسه اظهار داشته با عنایت به اینکه دلیل موکله برای اثبات عسر و حرج شهادت شهود است تقاضای استماع شهادت شهود را دارد و تقاضای تحقیق از وضعیت اخلاقی خوانده را می نماید. خوانده هم گفته است حاضر به طلاق نیستم و خواهان گذاشته و رفته است، مهریه را داده ام، خرجی نمی دهم چون زندگی نمی کند و تقاضای رد خواسته را دارم.

سرانجام دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی به موجب دادنامه شماره ۰۱۸۶-۱۶/۳/۸۹ به جهت اینکه خواهان دلیلی به تخلف خوانده از شرایط ضمن عقد ارائه نکرده است و صرف ادعا دلیل تخلف نبوده لذا دعوی را وارد ندانسته و حکم به رد آن صادر نموده است آقای ش.ر. به وکالت از خانم ز.ن. از رأی مزبور تجدیدنظرخواهی نموده و در لایحه اعتراضیه خود عنوان نموده دادگاه بدون استماع شهادت شهود و بدون تحقیق که مورد درخواست قرار گرفته بود و بدون ارجاع به داوری مبادرت به صدور رأی نموده است. شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان گیلان حسب دادنامه شماره ۰۲۵۴-۲۷/۶/۸۹ با این استدلال که تجدیدنظرخوانده با طلاق مخالف بوده و تجدیدنظرخواه دلایل متقن بر اثبات سوءرفتار یا سوء‌معاشرت به حدی که ادامه زندگی را غیرقابل تحمل نماید و موجب عسر و حرج زوجه گردد یا تخلف از شرایط ضمن عقد نکاح ارائه نکرده است و درخواست تحقیق محلی کفالت از احراز موضوع و اجابت خواسته را نمی نماید و تا مادامی که موجبات قانونی طلاق محرز نشود، موجبی برای ارجاع امر به داوری نخواهد بود، لذا با رد اعتراض، دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید و استوار نموده است. این دادنامه در تاریخ ۱۷/۸/۸۹ به آقای ر. وکیل زوجه ابلاغ گردیده و نامبرده در تاریخ ۷/۹/۸۹ فرجام خواهی کرده است با وصف ابلاغ نسخه ثانی دادخواست فرجامی و ضمائم آن به فرجام خوانده لایحه جوابیه وی در پرونده مشهود نمی‌باشد پس از وصول پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش م.اسماعیل شوشتری عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد

ارسال پاسخ

*