نمونه دادنامه در خصوص طلاق به علت نپرداختن نفقه

دعاوی حقوقی

طلاق به علت نپرداختن نفقه از جمله راه های طلاق از سوی زوجه است که ممکن است به دلیل بروز عسر و حرج باشد و یا تحقق شروط ضمن عقد نکاح.

شرایط صدور رای طلاق به نفع زن در مورد عدم پرداخت نفقه چیست؟

آیا صرف محکومیت زوج به پرداخت نفقه به معنای تحقق مستند رای طلاق است؟ و یا اینکه برای به نتیجه رسیدن دادخواست طلاق به علت نپرداختن نفقه ،شرط دیگری لازم است؟

مشخصاً شرط مورد نظر ما درخواست اجرای رای نفقه و عدم اجرای رای محکومیت پرداخت نفقه با وجود ابلاغ اجراییه است.

در زیر نمونه دادنامه ای در مورد  طلاق به علت نپرداختن نفقه درج می گردد:

درصورتی‌که زوج پس از صدور حکم قطعی و قبل از اجراییه، نسبت به پرداخت محکوم به (نفقه) ، اقدام نماید، شرط ضمن‌ عقد نکاح مبنی بر عدم امکان الزام و اجبار زوج به پرداخت نفقه جهت تحقق وکالت در طلاق صورت نپذیرفته بنابراین امکان استفاده از شرط جهت طلاق وجود ندارد.

مستندات 

تاریخ رای نهایی: ۱۳۹۲/۰۹/۱۹  شماره رای نهایی: ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۶۸۰۱۳۱۸

خلاصه جریان پرونده

خانم س.ح. به‌طرفیت آقای ع.ب.دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به لحاظ عسر و حرج و عدم پرداخت نفقه مستنداً به سند نکاحیه مورخ ۲/۱/۸۸ که دلالت بر وقوع عقد زوجیت فی‌مابین خواهان و خوانده دارد در تاریخ ۱۸/۸/۹۱ در دادگاه خانواده اسلامشهر مطرح نموده است و مستنداً به مواد ۱۱۱۹ و ۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ قانون مدنی ناظر بر ماده و تبصره ذیل ماده ۱۱۳۳ قانون مارالذکر خواستار رسیدگی و اجرای صیغه طلاق گردیده است وی به محتویات پرونده‌های ۲/۹۰۲۲۶۴ و ۲/۹۰۱۷۲۰ و ۲/۹۰۱۷۹۰ و ۲/۹۰۱۷۰۴ شعبه دوّم دادگستری اسلام‌شهر استناد نموده است دادگاه وقت جهت دادرسی تعیین نموده است وکیل زوجه در جریان دادرسی اعلام وکالت نموده است وکیل زوج نیز اعلام وکالت نموده است و در جلسه مورخ ۳۰/۸/۹۱ وکلای زوجین و زوجه حضور داشته‌اند که وکیل زوجه خواسته موکلش را طلاق با توجه به تخلف زوج از شروط ضمن عقد و عدم پرداخت نفقه پس از صدور اجراییه در تاریخ ۲/۲/۹۱ و پرداخت آن پس از اطلاع از دادخواست طلاق در تاریخ ۲۵/۸/۹۱ علاوه بر آن پرونده‌های ترک انفاق و ایراد ضرب‌وجرح که در حال رسیدگی است مستند ادعای موکل است وکیل زوج گفته است تخلفی از ناحیه موکل صورت نگرفته بعدازآنکه وکیل محترم و خواهان از طریق قانونی مطالبه نفقه نموده‌اند نفقه پرداخت گردیده است و علّت تأخیر در پرداخت هم این بود که موکل برای پرداخت نفقه به دادگاه آمده بود دعوای فی‌مابین رخ داد و پرداخت صورت نگرفت که در تاریخ ۲۵/۸/۹۱ پرداخت گردید با توجه به مواد ۱۱۲۹ و ۱۱۱۹ قانون مدنی صدور حکم طلاق مشروط به این است که حکم دادگاه به‌هیچ‌وجه از طرف زوج قابل‌اجرا نباشد درحالی‌که موکل نفقه زوجه را که حکم صادرشده پرداخت نموده است و الآن نیز حاضر به پرداخت می‌باشد. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده است. زوجه داور خود را معرفی کرده است تصویر فیش‌های پرداختی مبلغ ۰۰۰/۸۷۸/۱۴ ریال و نیز ۶۹۷۰۰۰ ریال بابت پرونده ۹۰۲۲۶۴ توسط ع.ب در برگ ۳۷ پرونده ارائه‌شده است داوران زوجین در جلسه مورخ ۵/۱۰/۹۱ در معیت اصحاب دعوی حاضرشده‌اند به آنان تفهیم وظایف داوری و مهلت اظهارنظر شده است نظریه داور زوجه در برگ ۴۹ پرونده و داور زوج در برگ ۵۶ پرونده اعلام‌شده است وکیل زوج در لایحه‌ای گفته است در پرونده ۹۰/۱۱۷۷ شعبه دوّم دادگاه اسلام‌شهر موکل پس از ابلاغ اجراییه اقدام به پرداخت محکوم به نموده که فیش مربوطه پیوست است با توجه به اینکه طلاق برابر شرع مقدس امر مذموم و ناخوشایندی است درخواست ردّ دادخواست خواهان را دارد دادگاه به شرح دادنامه ۹۱/۲۴۵۰ با این استدلال که دعوی از حیث عدم پرداخت نفقه که تاکنون ۳ فقره پرونده تحت کلاسه‌های مختلف که در ستون دادخواست آمده است که بعضاً در حال رسیدگی و بعضاً منتهی به دادنامه گردیده است و وکیل خواهان در اظهارات مورخ خود (۳/۸/۹۱) اعلام داشته است خوانده شرط اول از شروط ضمن‌العقد را تخلف کرده و علی‌رغم اینکه از طریق قانون نفقه موکله مطالبه شده است و حتی منتهی به صدور حکم و اجراییه نیز شده است و اجراییه در تاریخ ۲/۲/۹۱ صادر و ایشان هیچ‌گونه اقدامی نکرده تا اینکه بحث طلاق مطرح شد در تاریخ ۲۵/۸/۹۱ دقیقاً زمانی که اخطاریه طلاق به ایشان اطلاع شد مبادرت به پرداخت نفقه نمـوده دادگاه با تـوجه به مجموع اوراق و محتویات پرونده و مستندات ابرازی از سوی خواهان و وکیل وی که مضبوط در پرونده می‌باشد و اینکه دفاعیات وکیل خوانده مؤثر در مقام واقع نگردیده دادگاه دعوی خواهان و وکیل وی که مضبوط در پرونده می‌باشد وارد دانسته و تخلف خوانده از شرط اول از شروط ضمن عقد را محرز می‌داند النهایه موضوع را به داوری ارجاع نموده که نتیجه آن نیز مبتنی بر جدایی می‌باشد فلذا دعوی خواهان را موجه تشخیص و مستنداً به مواد ۱۱۱۹ و ۱۱۳۰ قانون مدنی به زوجه اجازه داده است تا با حضور در یکی از دفاتر رسمی طلاق با انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نماید از این رأی وکیل زوج تجدیدنظرخواهی نموده است و در لایحه تجدیدنظرخواهی او رأی اصداری را که مستند به ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی و ۱۱۳۰ قانون مرقوم به ادعای عسر و حرج صادر گردیده است به لحاظ اینکه زوجه در پرونده دیگری که مقارن محکومیت زوج به پرداخت نفقه منـجر به‌ حکم شده ملـزم به تمکین شده که دادخواست اخیراً او برای مطالبه نفقه منجر به ابطال گردیده است و از طرفی موکلش نفقه موضوع محکومیت را پس از صدور اجراییه پرداخته است و حتی در پرونده دوّم نفقه به کلاسه ۹۰۲۲۶۴ نیز به محض ابلاغ محکوم‌به را پرداخته است موجه ندانسته و برخلاف نظریه داور زوج که با طلاق موافق نبوده رأی صادر گردیده است لذا رأی دارای اشکال از حیث مستندات می‌باشد و نقض آن خواسته شده است از طرفی گفته است زوجین تا اوایل سال ۹۱ با هم زندگی مشترک بدون درگیری و اختلاف داشته‌اند دخالت دیگران در زندگی مشترک آنان موجب شده است زوجه برای مطالبه مهریه و طلاق و نفقه دادخواست‌هایی مطرح کند درحالی‌که عسر و حرج نداشته تقاضای تحقیقات لازم را دارد پرونده پس از تبادل لوایح و وصول پاسخ زوجه در لایحه تقدیمی او که در مورد دادنامه ۹۱/۲۰۶۶ شعبه دوّم حقوقی مشعر بر مطالبه نفقه دادگاه به لحاظ عدم تمکین زوجه و ترک منزل که جدیداً اتفاق افتاده دعوی او را بابت نفقه در پرونده ۲۰۱۷۰۱ آن شعبه محکوم به بطلان اعلام نموده است وکیل زوجه در لایحه پاسخ به لایحه تجدیدنظرخواه گفته است استناد وکیل تجدیدنظرخواه به‌حکم تمکین غیرقطعی که در جریان تجدیدنظرخواهی است صحیح نبوده است موکله آمادگی برای تمکین دارد ولی زوج برای بازگرداندن موکله علی‌رغم دعوت دادگاه جهت توضیح اقدامی ننموده و اساساً منزل مستقل فراهم نساخته است به‌طوری‌که برابر صورت‌جلسه تنظیمی مورخ ۷/۳/۹۱ کلانتری در منزل پدرش زندگی می‌کند در تاریخ ۱۵/۸/۹۱ موکله بابت ترک انفاق موضوع ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی طرح شکایت نموده است که علیه تجدیدنظرخواه در حال رسیدگی است ادعای وکیل محترم مبنی بر اینکه موکلش با کار کردن به‌طور کامل هزینه‌های زندگی و نفقه همسرش را پرداخت نموده امری واهی و خلاف مدرک است شعبه شصتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران که پرونده جهت رسیدگی به تجدیدنظرخواهی زوج به آن شعبه ارجاع شده است دعوت زوجین را برای اخذ توضیح و بذل بخشی از مهریه و جهیزیه و نفقه معوقه و نیز سوء رفتار زوج ضروری دانسته است با تعیین وقت از آنان دعوت به عمل‌آورده است در جلسه دادرسی مورخ ۱۷/۲/۹۲ وکیل زوجه در مورد بذل بخشی از نفقه و مهریه که مورد سؤال دادگاه بوده است گفته است موکله در پی اذیت و آزارهای روحی و روانی و حتی برخوردهای نامعقول از ناحیه شوهر ازجمله حبس در کمد دیواری، حبس در اتاق موجبات ستوه بیش‌ازپیش را برای موکله فراهم نموده در مقابل با توجه به اینکه خانواده موکل از خانواده‌های سنتی و مذهبی هستند موکل هرگز قادر به بیان این مشکلات نبودهدر آخرین مرحله در پی اخراج از منزل زوج به ناچار از طـریق خانواده اقـدام به طرح دعاوی می‌کند که در پرونده ۹۰۱۷۰۴ نامبرده محکوم به پرداخت نفقه می‌شود و در پرونده ۹۰۲۲۶۴ نیز از بابت نفقه محکوم می‌شود امّا با این وصف باید عرض کنم دادگاه محترم بدوی موکل را به تمکین از شوهر محکوم می‌نماید امّا علی‌رغم اعلام کتبی موکل مبنی بر درخواست و تمایل به زندگی مشترک و بازگشت آقای ع.ب. هیچ اعتنایی نمی‌نماید و حتی به خود زحمت مراجعه به دادگاه جهت اخذ توضیح پیرامون بازگشت موکله به خود نمی‌دهد که پیرو این موضوع دادگاه محترم در ارتباط با نفقه معوقه در پرونده کلاسه ۹۲۰۱۳۳ مجدداً وی را به پرداخت نفقه معوقه محکوم نموده است که تصاویر دادنامه‌های یادشده پیوست می‌گردد در رابطه با مهریه موکله حاضر است ۱۱۴ عدد سکه از ۴۱۴ عدد سکه موضوع مهریه را در قبال طلاق بذل نماید هم‌چنین در ارتباط با جهیزیه باید عرض کنم موکله تمام جهیزیه را مسترد نموده است. زوجین فاقد فرزند مشترک هستند در مورد نفقه حکم صادرشده در مرحله اجراست لذا موکل در قبال طلاق نفقه ‌ایّام عده را بذل می‌نماید دادگاه طی شرحی از مددکار اجتماعی مستقر در محاکم تجدیدنظر استان تهران خواسته است به‌محل زندگی مشترک زوجین مراجعه و از مطلعین با حضور طرفین تحقیق جامع و کامل در این مورد که آیا زوج نسبت به زوجه سوء رفتار داشته یا خیر و ادامه زندگی مشترک با وصف موجود امکان دارد یا خیر و نفقه پرداخت می‌نماید یا خیر تحقیق و گزارش نمایند در برگ ۶۰ پرونده گزارش مددکار حاکی است چند تن از همسایگان گفته‌اند از زوجه شنیده‌ بودند زوج با وی بدرفتاری دارد ولی خودشان چنین چیزی مشاهده نکرده‌اند هم‌چنین گفته‌اند در طبقه فوقانی منزل پدری زوج در یک واحد مستقل زندگی می‌نموده‌اند زوجه از خانواده شوهر خود اظهار نارضایتی نمود و اظهار نمود او را اذیت می‌کنند لیکن خودشان چیزی شاهد نبوده‌اند. حدود ۲ سال است زوجین جدا از هم زندگی می‌نمایند در مورد نفقه پرداخت یا عدم پرداخت آن اطلاعی ندارند خانواده زوج نیز به مددکار گفته‌اند زوج منزل دیگری برای سکونت زوجه تهیه نموده است و علّت اختلافات زوجین دخالت مادر زوجه می‌باشد زوجه و مادرش اظهار کرده‌اند بین زوجین دخالت خانواده زوج و بدرفتاری‌های زوج اختلافاتی وجود داشت و به دنبال اینکه زوج نظر سویی به مادر زوجه داشته و با ارسال پیامک از وی دعوت به برقراری رابطه می‌نمود اختلافات زوجین تشدید یافته و منتهی به جدایی زوجین شده است در این خصوص مطلع دیگری وجود نداشت و مادر زوجه پرینت پیامک‌هایی که از زوج دریافت نموده ارائه داد زوج گفته است ارسال پیامک کار وی نبوده شاید زوجه در زمانی که در منزل وی بوده آن را ارسال داشته است که این وضعیت امکان ادامه زندگی مشترک زوجین را از بین برده است. دادگاه تجدیدنظر طی دادنامه ۹۲/۵۶۱ مورخ ۵/۴/۹۲ تجدیدنظرخواهی زوج و وکیل او را مؤثر در نقض رأی ندانسته و رأی صادره که با دلایل موجود در پرونده انطباق دارد و از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی بلااشکال بوده با ردّ اعتراض وکیل تجدیدنظرخواه و تذکر اینکه میزان بذل مهریه ۱۱۴ سکه از مهریه است و زوجه نفقه ‌ایّام عده را بذل کرده است تأیید نموده است اکنون از این رأی زوج فرجام‌خواهی نموده است که هنگام شور لایحه وی با گزارش پرونده قرائت می‌شود.

هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیّز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می‌دهد :

رای دیوان

نظر به اینکه رأی دادگاه بدوی که به تأیید دادگاه تجدیدنظر استان تهران رسیده است واجد اشکال ((به لحاظ عدم توجه به مدافعات فرجام‌خواه (خوانده بدوی) و استناد بلاوجه به بند ۱ موارد ۱۲ گانه مندرج در سند نکاحیه و ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی درحالی‌که عدم پرداخت نفقه زوجه پس از صدور حکم قطعی با تأدیه محکوم به قبل از صدور اجراییه منتفی شده است) ) به نظر می‌رسد و در شرط ضمن‌العقد و مفاد بند ۱ موارد ۱۲گانه مندرج در سند نکاحیه یکی از ارکان تحقق تخلف زوج در پرداخت نفقه برای استفاده زوجه از شرط، عدم امکان الزام و اجبار زوجه به پرداخت محکوم‌به رأی اصداری قید گردیده است که در مانحن‌فیه زوج پس از صدور حکم قطعی قبل از اجرای آن اقدام به تأدیه محکوم‌به نموده است لذا تخلف منتسب به زوج محقق نگردیده است از حیث عسر و حرج ناشی از عدم پرداخت نفقه نیز استنکاف زوج در پرداخت نفقه ثابت نگردیده است بنا به‌مراتب منصرف از اینکه بر فرض تحقق عسر و حرج یا شرط ، زوجه مستحق نفقه ‌ایّام عده درحالی‌که خودش متقاضی طلاق است و نوع طلاق نیز معلوم نیست نبوده تا بذل نفقه ‌ایّام عده به‌عنوان مال‌البذل مورد حکم واقع شود لذا رأی فرجام‌خواسته مستنداً به بند ۲ ماده ۳۷۱ و بند ج ماده ۴۰۱ قانون آیین دادرسی مدنی نقض می‌گردد و پرونده جهت رسیدگی مجدد به یکی دیگر از شعب محاکم تجدیدنظر استان تهران ارسال می‌شود.

رئیس شعبه ۸ دیوان‌عالی کشورـ مستشار ـ عضو معاون

عباسیان ـ ناصح ـ کریمپور نطنزی

منبع دادنامه :نمونه آراء پژوهشگاه قوه قضاییه

این مطلب با موضوع طلاق به علت نپرداختن نفقه توسط مسعود فریدنی (وکیل پایه یک دادگستری) تدوین گردیده است.

تلفن تماس: ۰۹۱۲۳۹۷۸۱۱۷

مطالب مرتبط:

۱- راه های طلاق از طرف زن در قانون ایران چیست؟

۲-نمونه دادنامه در خصوص ارتباط تمکین و نفقه

۳-درباره وکیل متخصص طلاق چه می دانید؟

ارسال پاسخ

*